فقــــط

برای چیدن لب هایت 

پاهایم را بلند میکنم!

" هیچ میوه ای انقدر شیرین نیست "

مراقب من باش

از من فقط "تـــــو" مانده ای..

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر روی شانه هایت بگذارم

از عشق تو...

از داشتن تو...

اشک شوق بریزم

منتظر لحظه ای مقدس که تورا در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

و با تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه دهم

.

.

آری من تورا دوست دارم

و عاشقانه تو را میستایم...

اوج دلتنگی وقتیه که

نه میتونی ببینیش

نه میتونی صداشو بشنوی

فقط باید به عکسی که ازش داری نگاه کنی...

تنهــــــایی یـــعنی

یـــــادت باشه 

وقتی داری میری بیــــــرون

دستکشت روهم ببری

چون کســــی نیست 

که دستت رو تو دستاش بگیره و هــــــا کنه...